مجموعه آتشفشانی کاواه ایجن، یک گروه خاص از آتشفشانهای چینهای در استان جاوه شرقی کشور اندونزی است که به دلیل گدازههای آبی کهربایی کمنظیرش شهرت زیادی دارد. تحقیقات نشان میدهد که احتراق سولفور در مجاورت اکسیژن هوا، منظره خارقالعادهای از گدازهها را در کاواه ایجن به نمایش گذاشته که نظیر آن در دنیا پیدا نمیشود.
عکسهای ارزشمند شبانه
اولیویر گرونهوالد، دانشمند و عکاس فرانسوی که سالها وقت صرف کرده تا بخشی از زیباییهای این آتشفشان منحصر بهفرد را در معرض دید علاقهمندان قرار دهد درباره آتشفشان کاواه ایجن میگوید: «برافروختگی و گدازش آبی رنگ این آتشفشان اصلا عادی نیست و متاسفانه آنطور که در بسیاری از سایتهای اینترنتی درج شده، آنچه دیده میشود گدازه و ماگما نیست. این گدازش کمنظیر در اصل نوری است که از احتراق گازهای سولفوریک حاصل میشود. گازهای سولفوریک در فشار و درجه حرارتهای فوقالعاده بالا ـ که گاه حتی به بیشتر از 600 درجه سلسیوس هم میرسد ـ از شکافهای آتشفشان بیرون میزند و وقتی در مجاورت هوا قرار میگیرد، مشتعل میشود و شعلههای خود را حتی بیشتر از پنج متر به هوا پرتاب میکنند. تحت این شرایط برخی گازها داخل مایع سولفور، میعان پیدا میکنند یا به طور عامیانهتر از بخار به مایع تبدیل میشوند.
این پروسه آنقدر ادامه پیدا میکند تا سرانجام محتویات مایع به پایین آتشفشان میرسد و این درست همان منظرهای است که پیش چشمان یک بیننده ناآگاه شبیه گدازه یا ماگمای یک آتشفشان در حال فوران جلوه میکند.» گرونهوالد افزود برای ثبت عکسهای خارقالعاده خود از هیچ نوع فیلتری استفاده نکرده و آنچه در تصاویر وی دیده میشود، صرفا تصاویر واقعی از اشتعال آتشفشانی است که مناظر خارقالعاده آن را میتوان شبهنگام رویت کرد.
سینتیا ورنر، زمینشناس و پژوهشگری که در پروژهای با عنوان رصد آتشفشانی آلاسکا همکاری دارد، معتقد است عکسهای ثبت شده توسط اولیویر گرونهوالد حکایت از پدیدهای نامتعارف دارد. وی میافزاید خودش هیچگاه این میزان سولفور جاری را در یک آتشفشان ندیده است. بعلاوه یادآور میشود که شواهد نشان میدهد آتشسوزی بخش جنگلی پارک ملی یلواستون در سال 1988 (1367 هـ . ش) از جهاتی با این شعلهها شباهت داشته چرا که در آنجا نیز گرمای ناشی از شعلهها عملا باعث ذوب سولفور اطراف منافذ و مجراهای هیدروترمال شده بود. پارک ملی یلواستون که اول مارس 1872 تاسیس شد، نخستین پارک ملی جهان است که شهرت خود را بیشتر مرهون عوارض خاص زمینشناسی و حیاتوحش منحصر بهفرد است. این پارک یکی از شواهد بیچون و چرا در جهان است که میتواند ثابت کند تاثیر فعالیت انسانی بر کره زمین تا چه اندازه مخرب و فراتر از حد تصور بوده است.
آتشسوزی سال 1988 این پارک ـ که مورد اشاره پروفسور ورنر قرار گرفته ـ یکی از بزرگترین آتشسوزیها در طول تاریخ حیات پارک بوده و طبق گزارشها چند ماه نیز طول کشیده بود. در خلال این آتشسوزی حدود 36 درصد از مساحت کل پارک و دو محدوده عمده گردشگری به طور کاملا جدی آسیب دید.
این بحران را تنها تغییر فصل و رسیدن بارانهای پاییزی توانست مهار کند اما چنانچه دکتر ورنر میگوید هنوز میتوان ردپای شعلههای مشابه با آتشفشان کاواه ایجن را به شکل خطوط تیره در این پارک مشاهده کرد. به گفته پروفسور ورنر، مشاهده سولفور مذاب در اطراف روزنهها و مجاری داغ آتشفشانی یا همان فومارولهای آتشفشان کاواه ایجن نسبتا طبیعی است. علت هم این است که مواد معدنی اغلب نقطه ذوب پایینی در حدود 115 درجه سلسیوس دارند و برعکس درجهحرارت در روزنههای داغ یا فومارولها از آن بسیار بیشتر است. فومارولها سوراخهای کوچک در پوسته زمین هستند که نزدیک به یک آتشفشان که از آن گاز، دود و بخار خارج شده، پدیدار میشوند.
شعلههای آبی
اولیویر گرونهوالد میگوید: از نظر تاریخی شعلههای آتشفشانی آبی در شیبهای جنوبیتر کوه مشهور آتشفشانی وزوو و در جزیره ولکانو نیز گزارش شده است. بعلاوه زمانی که انفجار خاکستر رخ میدهد، ممکن است شعلههای آبی حتی در قاعده دودهای عظیمی که به هوا برمیخیزد نیز دیده شود. دکتر ورنر میگوید در آتشفشان دالول اتیوپی گاهی یک پدیده نادر مشابه دیگر نیز رخ میدهد و آن اشتعال آبی رنگ غبار سولفور روی خاک است که بر اثر حرارت ماگما یا گدازه ایجاد میشود، اما این پدیده بسیار نادر بوده و به هیچوجه با آتشفشان کاواه ایجن قابل مقایسه نیست.
بزرگترین دریاچه آتشفشانی اسیدی
آتشفشان کاواه ایجن چنانچه پیشتر اشاره شد یک آتشفشان چینهای یا مرکب است. این نوع آتشفشانها معمولا ارتفاع و شیب زیاد، شکل مخروطی، ماگمای غلیظ و فورانهای انفجارگونه دارند اما در راس آتشفشان کاواه ایجن میتوان شاهد یکی دیگر از عجایب طبیعی نیز بود و آن چیزی نیست مگر بزرگترین بدنه آبی آتشفشانی که از اسید هیدروکلریک پر شده است.
اسید باعث شده آب ذخیره شده در این آتشفشان به نظر سبز جلوه کند. پروفسور ورنر نحوه اسیدی شدن آب این دریاچه را اینطور توصیف میکند: « آتشفشان از خود گاز هیدروژن کلرید آزاد میکند که با آب ترکیب میشود و حاصل این فرآیند نیز یک اسید فوقالعاده غلیظ به نام اسیدهیدروکلریک با pH تقریبا صفر است.» حجم آب این دریاچه حدود 36 میلیون مترمکعب تخمین زده شده است.
ارزش رسوبات در زندگی مردم عادی
در کاواه ایجن همچنانکه گازهای مشتعل سرد میشود، رسوبات سولفور آرامآرام و در اطراف دریاچه نهفته میشود. جان پالیستر، زمینشناسی که چندی است در مورد رسوبات آتشفشان کاواه ایجن تحقیق میکند، میگوید : یک شرکت استخراج معدن برای آنکه سرعت تشکیل مواد معدنی را تشدید کند، تعدادی لولههای سرامیکی را در اطراف دریاچه و در یکی از مجراهای فعال این آتشفشان نصب کرده است.
این لولهها، مسیرگازهای سولفور را به سمت شیبهای پایینتر منحرف میکنند. زمانیکه گاز سرد شد به صورت سولفور مایع درمیآید که از لولهها جاری میشود یا چکه میکند و در نهایت به شکل جامد بدل میشود. بومیان و معدنچیان محلی نیز اغلب با جمعآوری و حمل این سولفورهای جامد امرار معاش میکنند.
دکتر پالیستر که شخصا شاهد زندگی سخت این معدنچیان بوده، میگوید: «برخی از آنها ناچارند ساعتها با پمپهای کوچک دستی، روی لولهها آب بپاشند تا پروسه میعان و سردشدن سریعتر انجام شود.» معدنچیان گاهی آنقدر بیاحتیاط میشوند که برای تولید شعله آبی و جذب گردشگرها، اقدام به اشتعال سولفور یا حتی گازهای خارج شده از آتشفشان میکنند. به گفته گرونهوالد، این معدنچیان بیشتر از 40 سال است که از این آتشفشان سولفور برداشت میکنند و آن را کیلویی کمتر از 700 تومان میفروشند.
طی روز گاه بین 80 تا 100 کیلو و گاهی نیز دو برابر آن سولفور از آتشفشان استخراج میشود. اما واقعیت این است که حضور طولانیمدت انسان در این محیط سرشار از گازهای اسیدی، مشکلات خاص خود را هم دارد، همانطور که گرونهوالد نیز برای تهیه عکسهای خود بارها مجبور به استفاده از ماسک با فیلترهای چند لایه شده. دکتر پالیستر میگوید شغل این معدنچیان واقعا دشوار است و تنها ابزار ایمنی آنها شاید همان تکه پارچههای کهنه و نمداری باشد که به صورت خود میبندند.
البته گاه گردشگرهای خیری هم پیدا میشوند که به معدنچیان ماسک هدیه میدهند، اما فیلترهای ماسکها در طولانیمدت نیاز به تعویض دارد و قطعا این هزینهای نیست که یک معدنچی از پس آن بربیاید. این پژوهشگران که سالها وقت صرف مطالعه این آتشفشان کردهاند، میگویند این همه فقر در برابر شگفتیها و زیباییهای این آتشفشان براستی قابل تامل است.